رواندرمانی روانکاوانه یکی از پیچیدهترین و شناختهشده ترین روشهای درمانی است که در آن از نیروهای ناهشیار برای شناسایی و درک رفتار و احساس انسان استفاده میشود. این روش بهعنوان یک شیوهی اثربخش برای بهدست آوردن بینش و آگاهی و رویارویی با حسها و عواطفی است که به سختی قابل بیان هستند. پس آغاز این مسیر ناهموار و بهغایت زیبا و هنرمندانه نیازمند دانش و مهارتی است که بتواند منعطف و در عین حال همدلانه و بدون قضاوت، از آغاز این سفر همراهمان باشد. در دورهی آغاز درمان که توسط اساتید مدرسه رواندرمانی ارائه شده است فروید، بنیانگذار مفاهیم نظری و خالق تکنیکهای تداعی آزاد، تفسیر رویاها، انتقال و… با ما درمانگران در این باره از طریق مقالات فاخر خود سخن میگوید تا از دل این تجربیات مهم انسانی راهی به سوی آگاهی بگشاید. همچنین گابارد و ری کرافت از بایدها و نبایدهای اتاق درمان و مرزها میگویند.
برای آغاز این امر مهم طبق نظریات فروید، ابتدا درمانگر موظف است که روان خود را کاوش کند و درمان شخصی بگیرد. پالایش روان درمانگر بسیار حائز اهمیت است زیرا ناخودآگاه درمانگر یک ابزار درمان در اتاق درمان است. توجه سیال و شناور درمانگر بر تداعیهای آزاد بیمار بدون نوتبرداری وموقعیت بیطرفانهاش بدون تلاش هشیارانه برای شکلگیری انتقال میتواند کارکردهای گوناگونی در آغاز درمان داشته باشد و چه بسا برای پیشبرد اهداف درمانی کمککننده باشد. چارچوب درمان، گفتگو در مورد هزینه، زمان درمان و تعداد جلسات، ندادن اطلاعات شخصی به درمانجو از جمله پارامترهای مهم درمان تحلیلی است که در اتاق درمان بهتر است به آنها پرداخته شود. بیمار باید بتواند آزادانه در این فضای امن از قصهی زندگی خود بگوید و در این روایت، درمانگر به مقاومتها و نیروهای ناهشیار روان بیمار توجه کند.
برای دریافت دوره <<آغاز درمان>> کلیک کنید.
گابارد و باید نبایدهای درمان از نظر او یکی دیگر از منابع با ارزش و دقیقی است که در اتاق درمان بهتر است به آن توجه شود. از دیدگاه گابارد، زمانی که بیماری ارجاع داده میشود باید با کمترین اطلاعات این کار انجام شود و باید قصهی انتقال و انتقال متقابل درمانگر و درمانجو بررسی گردد. از نظر او انسانهایی درمان بلندمدت تحلیلی را انتخاب میکنند که در روایت قصهی زندگیشان هیچوقت شاهد نداشته اند، کسانی که در خلال تمام سالهای زندگییشان با تمامی رنجها نه دیده و نه درک شده اند به اتاق درمان میآیند تا با گوش دادن با علاقه و همدلانه از سوی درمانگر شنیده و دیده شوند. پذیرندگی و گرم بودن درمانگر، همچنین تمرکز او در ایجاد اتحاد درمانی و بیطرف بودن و فضای منعطف، همکاری درمانجو را سبب میگردد. همچنین گابارد به این نکته مهم اشاره میکند که درمانجویی که دچار شک و تردید است برای آغاز درمان بهتر است با عجله درمان را شروع نکند چون مسیر پیچیده است و راه ناهموار، پس برای شروع باید صبور باشد و برای آغاز درمان بهتر است از مسیر درمانی امتحانی آغاز کند و سپس تصمیم بگیرد.
درمانگر در اتاق انتظار بهتر است نام بیمار را بلند صدا نکند چون ممکن است در بیمار احساس شرم ایجاد کند بهتر است به سمت بیمار رفته، خود را معرفی و بیمار را به اتاق درمان دعوت کند. از نظر گابارد خودافشایی درمانگر باید محدود باشد و نظر بیمار در مورد اینکه روی کاناپهی روانکاوی دراز بکشد یا بر صندلی بنشیند پرسیده شود. زوایای صندلی در اتاق درمان ۴۵ درجه باشد تا بیمار در ارتباط داشتن یا نداشتن چشمی آزاد باشد. هر گونه تماس فیزیکی و رابطه جنسی، اجتماعی، رمانتیک و… در اتاق درمان ممنوع است. همچنین گابارد در مقالهی آغاز درمان به دو نوع تخطی از مرز اشاره میکند: boundary crossing یا عبور از مرزها مانند لغزش پای بیمار و گرفتن او توسط درمانگر یا زمانی که چند دقیقه بیشتر از زمان تعیین شده فرصت میدهیم و درمانگر میتواند در این مورد با بیمار و سوپروایزر خود به گفتگو بنشیند. شکستن مرزها در این ساختار به بیمار آسیب نمیزند و هر از گاهی به واسطهی انسان بودن درمانگر اتفاق می افتد .boundary violation یا نقض مرزها، مرزهایی که شدیدا به بیمار آسیب میرساند و درمانگر در موردش صحبت نمیکند بارها رخ میدهد و نوعی استثمار بیمار است. رابطهی جنسی بدترین نوع نقض مرز است. درمانگر باید در مورد تمامی انتقال متقابلهایی که اتفاق افتاده و به عمل تبدیل شده با سوپر وایزر گفتگو کند. انتقال متقابل یک انتقال جدی ناهشیار است که از رفتار، کلام و احساس ما نشأت میگیرد. پس ما با مرزگذاری در اتاق درمان هم به بیمار و هم به خود کمک میکنیم. هر گونه جابهجایی زمانی که درمانگر انجام میدهد باید از حسها، فانتزیها و تداعیهای بیمار جویا شود. مرزها در فضای درمان به درمانجو اجازه پروجکت کردن فانتزیها را میدهد. هر گونه ارتباط فضای مجازی بهتر است که شکل نگیرد و اگر درمانگری نام بیمار خود را گوگل کرد انتقال متقابل خود را ببیند و بررسی کند. پس این مرزها تا فضای مجازی نیز باید حفظ گردد. هزینه میتواند این نکته را به درمانجو متذکر شود که او در یک فضا و رابطهی حرفهای است و این رابطه نباید با دیگر روابط از قبیل روابط کاری، اجتماعی و و روابط عشقی-عاطفی اشتباه گرفته شود. رازداری از دیگر نکات مهم در جلسهی درمان و خارج از جلسهی درمان است. همیشه محرمانگی بیمار توسط درمانگر چه در اتاق درمان چه خارج آن باید حفظ شود. و نکتهی آخر صدا کردن نام کوچک مراجع باعث رگرس کردن یا پسروی بیمار میشود و یادمان باشد در ابتدای درمان بهتر است کسی را با ضمیر تو خطاب نکنیم. بعدها شاید نام کوچک بتواند فضایی امن برای مراجع ایجاد کند و مقدمهای باشد برای بیمار تا با گشودگی راوی قصهی تیره و تار زندگیاش باشد.
برای دریافت دوره <<آغاز درمان>> کلیک کنید.
از منظر ری کرافت بهتر است در رواندرمانی تحلیلی، روان درمانگر کمتر خشک و رسمی باشد و هر چه این مقدار کمتر باشد درمان اثر بخشتر است. از نظر او رویکرد درمانگر باید همکارانه و همدلانه باشد و مانند روانکاوی کلاسیک با چارچوبهای سخت نباشد. بیمار باید حق انتخاب داشته و اگر تمایلی نداشت بهتر است پنج روز هفته درگیر درمان نباشد. ایگو قوی و نوراتیک بودن تنها مجوز ورود به اتاق درمان نباشد و تنها از دل تداعی آزاد و تعبیرات درمانگر به بینش و تغییر نرسد. از نظر ری کرافت مواجههی هر روزه بیمار با روانکاوی میتواند دو موضع ایجاد کند اول اینکه بیمار تمایل به پایان درمان نداشته باشد و دوم: بیمار دچار پنیک شود و احساس بلعیدگی توسط درمانگر کند.
کلاسیکها دربارهی working thorough یا حلوفصل معتقد بودند که تغییر حتما با تعبیر درمانگر در اتاق درمان اتفاق میافتد در صورتی که ری کرافت معتقد بود هرگاه پروسهی بینش شروع شود، مانند یک لنز جدید، هر لحظه همه جا بر روی چشم بیمار هست و فقط مختص اتاق درمان نیست. همچنین او دربارهی مزایا و معایب کاناپهی روانکاوی به این نتیجه رسید که فاصلهگیری روانی درمانگر و سیر در افکار خود از مزایای کاناپه است و مریض میتواند رگرس یا پسروی کند و در افکارش غرق شود و در مورد موضوعات خجالتآمیز بدون زل زدن به درمانگر گفتگو کند و همچنین پروجکشن انجام دهد. از معایب کاناپه قطع ارتباط چشمی و تداعیکننده یک رابطهی تحقیرآمیز از بالا به پایین است. گاهی ممکن است بیمار روی کاناپه به خواب رود یا گریه کند و درمانگر متوجه این فضاها نشود. برای بعضی از بیماران ممکن است دراز کشیدن میل جنسی را تداعی کند و عذابآور شود. پس بهتر است که همواره انتخاب این روش همراه توافق باشد.
درمانگر از نظر ری کرافت چند کار اصلی و مهم را در آغاز درمان باید انجام دهد: چک کردن دقیق و درست اینکه مریض مسیر درست را برای درمان انتخاب کرده یا نه؟ شاید درمان یک نوع دفاع باشد. دربارهی تعداد جلسات و هزینهی درمان گفتگوی منصفانه انجام دهد. ری کرافت تعداد دو جلسه در هفته را پیشنهاد میکند و زمانی که درمان به پایان نزدیک شد درمانجو با این فکر اتاق درمان را ترک نکند که موجودی با قداست با درک و شعور بالاست و این را بداند که هنوز او یک انسان است. و به قول بیون درمان خوب و موفق زمانی است که آدمی فروتنتر شده باشد.
برای دریافت دوره <<آغاز درمان>> کلیک کنید.
نویسنده: مژگان رمضانی